این صابونی اضافه هارو توی حموم دیدید. 

بعضیاشون دیگه اوقدر کوچیک میشن که انگار به آدم میگن : تورو خدا دیگه ولم کن ، دیگه نمی تونم .

نمبیدنم چرا آدم اینقدر بهشون وابستس .

اصلا نمی شه ولشون کرد . 

معمولانم عاقبتشون اینه که میفتن تو سوراخ فاضلاب حموم .بعدشم آدم با کنجکاوی میره توی سوراخرو نگاه میکنه ، که نکنه هنوز اونجا باشن .

.

اون موقع ها مردا برمیداشتنشون به جای خمیر ریش باهاشون اصلاح میکردن . مرد بودنا اونا

.

خلاصه نجاتشون کاری نداره . حالا چجوری . هیچی دیگه وقتی صابون تازه میگیرد میبرید تو حموم،این تیکه صابون ضعیفرو بچسبونید به صابون تازه . یعنی جفتشونو خیس کنیدو صابون کوچولو هرو فشار بدید به صابون بزرگه . مثل خمیر .

.

آره . آره . میدونم 

الان ی عده بعد خوندن این چشاشون پر اشک شدهو . به آسمون خیره شدنو دارن میگن : خدایا میدونستم ، میدونستم آخرش ی راه حل جلو پام میزاری تا کل مشکلات زندگیم حل شه :)

 

رابطه ی بین ساعت ، شیاف ، حس بد.

وقتی میخوای داغون شی !!!

تقریبا اشکم در اومد:)

صابون ,  ,آدم ,، ,خمیر ,حموم ,به صابون ,کنیدو صابون ,صابون کوچولو ,کوچولو هرو ,خیس کنیدو

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ترانه های دلنوشته من مجله آشپزی و پخت کیک و غذاهای خوشمزه صفر و یک گوش موسیقی panapc رضا پورکریمان بچه محل حضرت معصومه سلام الله علیها Mr.MindArmy خیریه بیت الکوثر زنگی آباد -کرمان ناشنیده....